و منم در آرزویی، که قدم زنان به سویت
به کنار عاشقانت، به هوای بوی کویت
چو طلب نکرده ای تو، به حق این نکرده ای تو
من و اربعین و خانه، تو و عاشقان رویت
::ح.ر::
آن رود که جاری به رگ ماست حسین است
مابین دل و عقل چو بین الحرمین است
ای کاش که اشکم ز برایش بشود خشک
آبی که شود خشک عزادار حسین است
::ح.ر::