غلم

من غلام غلمم و غلم غلام من

غلم

من غلام غلمم و غلم غلام من

ای خدایا پست ما را هم ببین

ای خدایا پست ما را هم ببین
مدتی با مفلسان خود نشین

لایک کن ما را، بده بر ما نظر
ده امانم، خشم تو دارد خطر

گر گنهکارم گناهم پاک کن
این کتاب دست چپ در خاک کن

دوزخت جیز است در جیزم نکن
از بهشت و حوریت دورم نکن

یک بلیط یک سره بر من بده
تا که در جنت روم من میکده

حوریان را یک به یک گردان ردیف
قدرتم ده تا نگردم من ضعیف

ده مجوز تا کنم بنده شنا
اندرون نهر اصلی شما

کن مجازم تا نویسم بر درخت
یادگاری یا گذارم بند رخت

من شنیدم در کنار نهر آب
ساقی و پیمانه و جام و شراب!

چایی و قلیان طعم میوه ای
استکان، دم نوش های کیسه ای

ای خدایا قسمت حافظ کجاست
من خودم دیدم! همانجا دست راست

حافظ و دیوان شعرش در بهشت
حوریان در پیش او گردند زشت

ماچ می خوام کنم بر زلف او
چون که حافظ می گذارد پشت مو
...

خواب بر چشمان من غالب شده
آخر این شعر هم جالب شده

ای خدایا من که رفتم رختخواب
خود بیا در خواب بر من گو جواب

ح.ر::


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد