تو کجای کار این حل ها بدی؟
گر بدی ای کاش ظاهر می شدی
در جمود درس ها گشتیم گم
نوترونی بودیم در جان اتم
بهر امیدی که شاید یک زمان
یک از این صد درس آید کارمان
نه به دنیا آمد و نه آخرت
گفت کس چند است ای دانا خرت؟
مانده ام اکنون از آن عمری که رفت
درس ما چون آتش و آن عمر نفت
دست من گیر و بکن در خود فنا
کن خرابم، باز گردانم بنا
::ح.ر::